انتظار به طعم فوتبال/ چهلتکهای که ما را به ظهور نزدیک میکند
تاریخ انتشار: ۲۰ آذر ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۶۵۷۹۱۳۹
حجتالاسلام ملایی با مقایسه تطبیقی بین فوتبال و انتظار فرج، گفت: در میان ورزشها، فوتبال که ورزشی گروهی است بهتر میتواند فرهنگ و بایستههای انتظار را در مقایسه با ورزشهای انفرادی نشان دهد.
به گزارش خبرنگار گروه غدیر و مهدویت خبرگزاری شبستان، همزمان با برگزاری بازیهای مرحله یکچهارم نهایی جامجهانی فوتبال و در حالیکه رقابتها به سختترین مراحل خود نزدیک شده است، و چشم همه جهان به نتیجه این بازیها است، در گفتگو با حجت الاسلام «حسن ملایی»، مدیر گروه اخلاق مرکز تخصصی مهدویت و مولف کتاب «انتظار با طعم فوتبال» مقایسه تطبیقی میان ورزش فوتبال و انتظار برای فرج امام عصر(عج) انجام دادهایم که مشروح آن در ادامه تقدیم حضورتان میشود:
چطور میتوان بین فوتبال به عنوان ورزشی با سابقه حدوداً یک قرنی و اتفاق نوپدید دنیای مدرن با انتظار فرج که مسئلهای چندصدساله و زمینهساز آینده حتمی جهان است، نزدیکی و مقایسه تطبیقی برقرار کرد؟
آموزههای دینی و روایات ائمه(ع) به کرّات ما را نسبتبه عبرتگیری از محیط و وقایع پیرامون توصیه کردهاند این یعنی از هر نکتهای میتوان عبرت خاص آن را دریافت.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
از مهمترین وجوه تطبیق بین ورزش فوتبال با سبک زندگی منتظرانه چیست؟
انتظار ظهور امام زمان(عج)، پدیدهای اجتماعی است هرچند بعضاً آن را شخصی می دانیم، اما وجود مقدس امام عصر(عج) به عنوان امام و پیشوای جامعه، حکومت جهانی را تشکیل می دهند که بزرگترین فعالیت سیاسی اجتماعی محسوب می شود، لذا منتظران ایشان هم باید رویکرد اجتماعی داشته باشند؛ در میان ورزش ها، فوتبال که ورزشی گروهی است بهتر می تواند فرهنگ و بایسته های انتظار را در مقایسه با ورزش های انفرادی نشان دهد.
در چه ابعادی؟
هماهنگی تیم فوتبال را می توان در رفتارهای اجتماعی منتظران یافت در فوتبال، مربی رهبر تیم است که همه فرامین را می دهد و اعضای تیم ملزم به رعایت و اجرای آنها به منظور رسیدن به نتیجه هستند، در عصر غیبت و عصر ظهور نیز باید از رهبر پیروی شود، در عصر غیبت، فقهای جامع الشرایط و در عصر ظهور، امام عصر(عج) این رهبری را بر عهده دارند.
نکته دیگر آنکه، ورزش جمعی فوتبال همیشه در مقابل یک حریف و در قالب مبارزه انجام می شود انتظار حضرت ولیعصر(عج) در عصر غیبت نیز بدین صورت است، منتظران، جبهه و تیمی هستند که مقابل آنها دشمنان دین، قرآن و نظام اسلامی قرار دارند؛ اگر در انتظار فرج به این نکته توجه کنیم، دشمنشناسی و شناخت ترفندها و راهبردهای حریف ضرورت پیدا می کند چون این شناخت به ما بصیرت می دهد چنان که ترفند و راهبرد تیم مقابل در فوتبال بررسی و بر اساس آن تاکتیک های بازی انتخاب می شود.
از دنیای فوتبال چه الگوهای کاربردیِ دیگری می توان برای سبک زندگی منتظرانه به دست آورد؟
از شباهت های انتظار و فوتبال، مسئولیت پذیری است در فوتبال بازیکنان باید به تناسب قابلیت های خود در پُست مدنظر بازی کنند، در فرهنگ انتظار هم هر کسی به تناسب نقشی که دارد باید نقشآفرینی و ایفای مسئولیت کند.
در دنیای فوتبال از اصول بازی اخلاقی و جوانمردانه، بازی منصفانه (fairplay) است، در این بعد بین فوتبال و انتظار فرج چه مقایسه تطبیقی می توان انجام داد؟
همانطور که در بازی فوتبال باید اهل انصاف در قضاوت و داوری و بازی باشیم و از شیوه های منصفانه بهره بگیریم اساس فرهنگ انتظار نیز مبتنی بر عدالت و انصاف است چنان که حضرت مهدی(عج) برای ریشهکَن کردن ظلم ظهور می کنند؛ اما این روزها برخلاف ادعاها، می بینیم از فوتبال به عنوان حربه سیاسی استفاده می شود مثل محرومیت تیم ملی فوتبال روسیه از شرکت در جام جهانی قطر! برای محرومیت ایران هم تلاش بسیار شد هرچند موفق نشدند.
منتظران امام زمان(عج) منتظر عدالت و بیزار از ظلم هستند، لذا دلبسته رسانه های بیگانه و دشمن با دین و اعتقادات مذهبی نمی شوند. همانطور که در بازی فوتبال به دوستان اعتماد می کنیم در فرهنگ انتظار هم اعتماد ما باید معطوف به دوستان باشد وگرنه شکست خواهیم خورد. همانطور که در فوتبال اعضای تیم با هم هماهنگی، وحدت و انسجام دارند تا توپ به گل برسد، در فرهنگ انتظار نیز باید منسجم و هماهنگ عمل کنیم تا تلاش ها به زمینهسازی ظهور ختم شود.
در بازی فوتبال برای شرکت در تورنمنت ها و رقابت های مهم مثل جام جهانی، اردوهای آماده سازی برگزار و تمرین و ممارست بسیار می شود، در این بُعد بین فوتبال و انتظار فرج چه قرابت و نزدیکیای می توان یافت؟
همانطور که برای رقابت های فوتبالی، تمرین و آمادگی همه جانبه جسمی، روحی و ذهنی انجام می شود در منتظران امام زمان(عج) نیز باید این آمادگی ها ایجاد و تقویت شود، این هم شامل فرد و هم جامعه منتظر می شود البته این آمادگی همه نیازمند جهاد است چنان که پیامبر(ص) فرمودند: برترین جهاد امت من انتظار فرج است.
امروز دشمن با انواع ابزارها تلاش می کند امید را از جامعه بگیرد، لذا برای مقابله و حفظ امید باید تلاشی همه جانبه و مستمر داشت درست مثل بازی فوتبال که تا اعضای تیم امید دارند امکان پیروزیشان وجود دارد و وقتی ناامید شوند، شکست خواهند خورد.
پایان پیام/9
منبع: شبستان
کلیدواژه: فوتبال و انتظار مقایسه تطبیقی فرهنگ انتظار بازی فوتبال انتظار فرج بین فوتبال ورزش ها عصر عج
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت shabestan.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «شبستان» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۶۵۷۹۱۳۹ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
ظهور و سقوط شهر باستانی هرمها
شهر ۲۰۰۰ ساله «تئوتیئواکان» در مکزیک زمانی یکی از بزرگترین مراکز شهری در جهان باستان بود و حالا به یکی از مقاصد محبوب گردشگران تبدیل شده است.
به گزارش ایسنا، «تئوتیئواکان» (Teotihuacan) که در ۵۰ کیلومتری شمال شرقی «مکزیکوسیتی» امروزی واقع شده است، یکی از بزرگترین مراکز شهری جهان باستان بود و مشخص نیست چه کسی آن را بنا کرده است. این شهر در فاصله بین ۲۱۰۰ سال قبل (یعنی زمان که ساخت آن آغاز شد) تا حدود ۱۴۰۰ سال قبل (یعنی زمانی که وارد دوره افول شد و آتشسوزی رخ داد که خسارت بزرگی به جای گذاشت) رونق داشت. با این حال حتی با افول «تئوتیئواکان»، این شهر هرگز به طور کامل از بین نرفت و «آزتک»ها بعدها مرتبا برای اجرای مراسمهایی به این مکان مراجعه میکردند.
«لایوساینس» درباره این شهر باستانی نوشته است: مشخص نیست ساکنان «تئوتیئواکان»، این شهر و بناهای داخل آن را چه مینامیدند. نام کنونی این شهر را «آزتک»ها انتخاب کردند و معنای آن «مکانی که خدایان خلق شدند» است.
«تئوتیئواکان» در دوران اوج خود، یک مرکز شهری به مساحت ۲۰ کیلومتر مربع با جمعیتی معادل بیش از ۱۰۰ هزار نفر را در برمیگرفت و تأثیرگذاری آن تا مرکز مکزیک و حتی گواتمالا مشهود بود.
این شهر با استفاده از یک طرح شبکهای، سازماندهی شده بود و بسیاری از مردم در آنچه که محققان با نام «مجموعه آپارتمانی» عنوان میکنند، زندگی میکردند که چندین خانواده را شامل میشد. یک پروژه نقشهبرداری باستانشناسی حدود ۲۲۰۰ مورد از این سازهها را در داخل شهر شناسایی کرد و کاوشها نشان داد که مصالح برخی متفاوت است و در ساخت برخی از آنها سنگ و گچ آهکی بیشتری استفاده شده است.
«خیابان مردگان»
خیابان اصلی شهر که امروز با نام «خیابان مردگان» شناخته میشود، در محور شمالی ـ جنوبی قرار دارد. طول این خیابان ۳.۲ کیلومتر است و سه مجتمع هرمی بزرگ را شامل میشود.
«هرم ماه»
در انتهای شمالی این خیابان، «هرم ماه» که برگرفته از یک نام آزتکی است، قرار دارد. تحقیقات اخیر نشان میدهد این بنا در چند مرحله بین سالهای ۱ تا ۳۵۰ پس از میلاد ساخته شده است. این بنا به عنوان یک سکوی کوچک شروع شد و در نهایت به یک هرم با ارتفاع ۴۶ متر تبدیل شد. سکوهای مرتفع آن احتمالاً برای تشریفاتی استفاده میشده است که مردم بتوانند از زمین هم شاهد آن باشند. در مقبرههای مرتبط با این سازه، بقایای قربانیهای انسان و حیوان همراه با اشیاء خاکسپاری مانند سنگهای ابسیدین کشف شده است.
در کمتر از نیم کیلومتری جنوب «هرم ماه»، «هرم خورشید» قرار دارد. این هرم با ارتفاع بیش از ۶۳ متر، یکی از بزرگترین سازههای ایجاد شده در دنیای جدید «پیشا کلمبیا» است که در حدود سال ۲۰۰ میلادی ساخته شده است.
در سال ۱۹۷۱، یک گروه باستانشناسان تونلی را در زیر هرم کشف کردند که ورودی آن در نزدیکی «خیابان مردگان» قرار داشت. آنها تونل را کاوش کردند و دریافتند که به یک اتاقک به شکل برگ شبدر منتهی میشود که متأسفانه در دوران باستان غارت شده بود. این غار احتمالاً برای انجام مراسم خاصی مورد استفاده قرار میگرفته است.
کشف دیگری که اواخر سال گذشته اعلام شد، گنجینه کوچکی از هدایا بود که ممکن است به زمان شروع ساخت هرم بازگردد. در میان اقلام یافتشده یک نقاب مارپیچ سبز وجود داشت که ممکن است تصویرگر چهره یک فرد باستانی باشد.
«معبد مار پَردار»
«معبد مار پَردار» که به نام «La Ciudadela» نیز شناخته میشود، در جنوب «هرم خورشید» واقع شده است. نقطه کانونی این بنای تاریخی یک هرم شش پلهای کوچکتر از دو نمونه دیگر در «خیابان مردگان» است. دو مجتمع آپارتمانی واقع در نزدیکی آن نیز ممکن است محل سکونت اشرافزادگان شهر بوده باشند.
گمان میرود این هرم در قرن سوم پس از میلاد ساخته شده است. در این سازه سرهایی متناوب تصویرگر «کوئتزالکواتل»، خدای آزتکها و موجودی هستند که به نظر میرسد «تلالوک» (Tlaloc)، دیگر خدای «آزتک»ها را به تصویر میکشد.
گور حدود ۲۰۰ نفر در نزدیکی این هرم کشف شده است. بسیاری از آنها مردان جوان بودند و پیشکشهای کنار گورها نشان میدهد جنگجو بودند. این نکته که بسیاری از آنها با مچهای ضربدری در پشت کمر پیدا شدند، نشان میدهد آنها را بسته بودند و به دلایلی قربانی شدهاند. زنان جوان و چند مرد مسن نیز به همراه پیشکش پیدا شدند.
هنرهای نقش بسته روی دیوار
«تئوتیئواکان» به خاطر نقاشیهای دیواری رنگارنگش شهرت دارد. آنها را میتوان در بسیاری از مجتمعهای آپارتمانی شهر و همچنین در ساختمانهای دیگری که به عنوان کاخها و معابد شناخته میشوند، پیدا کرد. در میان نقوشی که میتوان دید، تصاویری از خدای طوفان آزتکها و همچنین خدایی است که محققان آن را «الهه بزرگ» مینامند. نقوش دیگر شامل پرندگان، پلنگ، جغد و مارِ پردار است.
با بررسی برخی از هرمهای مشهور این شهر مشخص شد که «تئوتیئواکان» چند زمینلرزه شدید را در فاصله ۱۰۰ تا ۶۰۰ میلادی تجربه کرده است.
باستانشناسان فکر میکنند زلزلههای بزرگ نه تنها به اهرام شهر آسیب فیزیکی وارد کرده، بلکه ممکن است به بیثباتی ساختارهای اجتماعی و سیاسی آن منتهی و در نهایت به نابودی شهر منجر شود.
انتهای پیام